همه فکر میکنند ... چون گرفتارند به خـــــــدا نمی رسند اما ... چون به خـــــــدا نمی رسند گرفتارند ...
.
.
.
رسیدن به خدا
عین بازی "مار پلّه" است...
تا کمی نزدیکش می.شویم
نیش می خوریم از گناه و....
چندین خانه ، عقبگرد...
.
.
.
عشق نخستین گام به سوی خداست و تسلیم آخرین گام .... و این دو گام کل سفر است.
.
.
.
خدایا تو خیلی بزرگی و من خیلی کوچک
ولی جالب اینجاست که ....
تو به این بزرگی من کوچک را فراموش.نمیکنی ؛
ولی من به این کوچکی تو را فراموش میکنم
.
.
.
الهی ...
اگر تو دستهای مرا بگیری ، دیگر هیچکس مرا دست کم نمیگیرد
.
.
.
خوشبختی، نگاه خداست. دعا میکنم خداوند هرگز چشم از تو بر ندارد.
.
.
.
کسی که بهشت را بر زمین نیافته است
آن را در آسمان نیز نخواهد یافت
خانه ی خدا نزدیک ماست
و تنها اثاث آن ، عشق است
.
.
.
خدایـــا
گفتم دست خالی،زشت است
مهمانی رفتن!!
دست پُر آمده ام
دستی پُر از گنـاه
چشمی پُر از امیـد
بمانم یا برگردم؟!؟
.
.
.
تا خجالت کشید از گناه
قبل از گفتن ببخشید
بخشیدش.
.
.
.
من و خداوند هر روز صبح فراموش میکنیم ... او خطاهای مرا و من لطف اورا....!
.
.
.
من خدا را در نگاه آنانی دیدم که خود نیازمند محبت بودند
ولی باز محبت می کردند
.
.
.
اعتمادم را خرج دیگران کردم
بی اعتمادیم به خدا رسید!!
.
.
.
.
دست هايم به آرزوهايم نمی رسند
آرزوهايم بسيار دورند
ولی درخت سبز صبرم می گويد
اميدی هست ، خدايی هست
اين بار برای رسيدن به آرزوهايم
يک صندلی زير پايم می گذارم
شايد اين بار
دستم به آرزوهايم برسد
نظرات شما عزیزان:
ϰ-†нêmê§ |